اهمال‌ کاری و کمال گرایی

اهمال‌ کاری و کمال گرایی

( کامل گرایی )

تفاوت کامل گرایی و کمال‌گرایی

وقتی فردی انتظار داشته باشد هر کاری را بدون هیچ‌گونه نقصی انجام دهد و یا در شروع هر کاری هیچ نقصی نباید وجود داشته باشد تا فرد کار را شروع کند ، این فرد دچار کامل گرایی می‌باشد .در ادامه ارتباط اهمال کاری و کمال گرایی را شرح خواهم داد .

یعنی این فرد انتظار دارد همه‌چیز کامل و بی‌نقص باشد تا کار انجام شود که عموماً این افراد دچار وسواس و اضطراب شده و اصلاً کاری را شروع نمی‌کنند و اهمال‌ کاری هم خود را در این غالب نمایان خواهد کرد.

در منابع مختلف به کامل گرایی ، کمال‌گرایی گفته‌شده است.

ازآنجا که به دنبال کمال بودن به نظر من خیلی هم خوب است لذا اسم کمال‌ گرایی را به کامل گرایی تغییر داده­ ام. هر چند به آن کمال طلبی منفی نیز گفته می شود .

لازم به توضیح است ثابت‌ شده که اهمال‌ کاری با عزت نفس پایین ارتباط دارد که ارتباط این دو مورد مرتبط با کامل گرایی نیز می‌باشد. اهمال‌کاری موجبات عزت‌نفس پایین را فراهم می‌آورد.

ارتباط کامل گرایی و اهمال‌ کاری

کامل گرایی پوششی زیبا و موجه برای تنبلی و اهمال‌ کاری می‌باشد. ازآنجا که کلماتی همچون تنبلی ، سستی و امثالهم بار منفی دارند لذا معمولاً افراد در مواجهه با آن‌ها مقاومت به خرج می‌دهند اما با افتخار برای انجام ندادن کاری می‌گویند ‘ خب من کامل گرا هستم دیگه!’ و در کمال تعجب از انجام کار طفره رفته و دلیل آن را کامل گرایی می‌دانند.

حال اینکه کامل گرایی فوق‌العاده مقوله دون و پستی بوده و افراد را دچار اهمال‌کاری شدیدی می‌نماید. افراد کامل گرا معمولاً همه‌کاره و هیچ‌کاره‌اند.

به این معنی که تصمیم به انجام کار می‌گیرند و برخی نیز در مورد آن کلی صحبت کرده و حرف می­زنند اما هنگام عمل به همان دلایل فوق اقدامی نمی­کنند ؛ مانند شناگری که فقط فنون شنا را می‌داند و تن به آب نمی­زند.

برای مقابله با این مسئله لازم است افراد به‌اصطلاح کار را زخمی کنند؛ یعنی چه؟

یعنی درهرصورت و در هر حالت و با هر امکاناتی اقدام به انجام کارکرده و نگذارند کار شروع نشده باقی بماند. با این عمل حتی اگر مقدار کمی از کار مذکور با کلی اشکال و ایراد هم انجام‌گرفته باشد بازهم درصد پیشرفتی جزئی خواهد داشت و در حین همین پیشرفت جزئی کلی ایده در فکر آمده و کلی از زوایای پیدا و پنهان مسیر ، خود را برای فرد نمایان خواهند کرد.

از طرفی در نتیجه همان اندک کاری که انجام شده مقداری بار مثبت حاصل خواهد شد که باعث انگیزه بیشتر برای ادامه کار می گردد .

در این رابطه لازم می‌دانم به تکنیکی به نام Agile اشاره‌کنم. Agile در لغت به معنی سریع و چابک می­باشد.

مطابق این تکنیک در هر شرایطی اقدام به انجام کار می­نماییم و در هر مرحله از کار بازخورد گرفته و بر اساس بازخورد مذکور مسیر پیشرفت انجام کار را اصلاح و ویرایش خواهیم کرد. بدین ترتیب در هر مرحله که ما مقداری از کار را انجام داده­ ایم می‌توان متوجه شد پیشرفت مذکور نیاز به اصلاح دارد یا خیر.

این خیلی خوب‌تر از آن است که منتظر فراهم شدن همه امکانات شده و انتظار داشته باشیم هیچ نقصی وجود نداشته باشد تا کار را شروع کنیم.

به عنوان نمونه می توان نوشتن یک مقاله را مثال زد . اگر برای نوشتن مقاله منتظر بمانیم هیچ نقصی در کارمان نباشد تا مقاله را نوشته و انتشار دهیم قطعا یا زمان زیادی را طلب خواهد کرد یا اصلا دست به کار نخواهیم شد .

اما با تکنیک Agile با هر شرایطی شروع به نوشتن مقاله مذکور کرده و در طی نوشتن هر جا نیاز به اصلاح بود بازگشته و اصلاح را انجام خواهیم داد . از طرفی حتی می توان مقاله مذکور را نشر داد و در صورتی که هر زمان نیاز به اصلاح و ویرایش داشت آن را ویرایش کرده و دوباره منتشر می کنیم .

تقریباً همه افراد روی کره خاکی به‌نوعی دچار کامل گرایی هستند. این کامل گرایی خود را به اشکال مختلف نشان می‌دهد. بگذارید با ذکر چند مثال مسئله را عمیق‌تر بررسی کنیم.

دانش‌آموزی را در نظر بگیرید که برای کنکور آماده می­شود و باید تعدادی کتاب درسی را بخواند. ممکن است به هر علتی ازجمله کمبود وقت نیاز باشد برخی کتب با ضریب پایین را حذف کند تا بتواند بر دروس با ضریب بالاتر مسلط شود و از کنکور نتیجه مطلوب را بگیرد.

اگر این دانش‌آموز فردی کامل گرا باشد و نتواند از دروس کم‌اهمیت‌تر بگذرد قطعاً نمی­تواند از کنکور نتیجه مطلوب را کسب نماید.

ناگفته پیداست چنین دانش‌آموزی دچار استرس ، از دست رفتن انگیزه و اهمال‌ کاری در انجام تکالیفش می­شود.

در مثالی دیگر فردی را در نظر بگیرید که می­خواهد برای حفظ تندرستی و کم کردن وزن ورزش نماید. در چنین حالتی فرد کامل گرا منتظر آماده شدن شرایطی ازجمله باشگاه مناسب ، لباس ورزشی باکیفیت ، همراه خوب ، زمان مناسب و… می­شود و هیچ‌وقت با داشته­ های فعلیش شروع نمی‌کند که این هم منجر به اهمال‌ کاری خواهد شد.

یکی از بهترین تکنیک­ها برای مقابله با کامل گرایی همان تکنیک Agile است که بالاتر ذکر شد. در کل باید خود را درگیر با انجام کارکرده تا بتوانیم به‌تدریج با این معضل مقابله نماییم.

تکنیک دیگر تکنیکی است که من نام آن را تکنیک ‘فقط انجامش بده’ نهاده ­ام.

در این حالت هر وقت شخصی احساس کرد انجام کار را به علت کامل گرایی یا دلایل کم‌اهمیت به تعویق می­ اندازد باید فقط و فقط انجام کار را شروع نماید. غالباً وقتی انجام کار شروع می­شود اهمال‌ کاری از بین می‌رود.

در پایان باید خاطرنشان کرد عادات منفی همچون اهمال کاری ، کامل گرایی یا همان کمال گرایی یک شبه به وجود نیامده اند که انتظار داشت با یک یا چند بار تمرین ریشه کن شوند بلکه باید مرتب در جهت کم رنگ کردن آنها تمرین نمود .

ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که عادات منفی را نمی توان از بین برد بلکه با تمرین و ممارست و به کار بردن عادات خوب و مثبت می توان آنها را تا حد بسیار زیادی کنترل و مدیریت نمود .

در رابطه با اهمال کاری ناشی از کمال گرایی ( کامل گرایی ) تکنیک Agile و بعد از آن تکنیک فقط انجامش بده نیز موثر و کارا می باشند .

موفق ، پیروز ، سربلند و شاد باشید